چهار دهه‌تنش، دو سال اقدام

سیاسی,مطالب ویژه

199819_716روابط ایران و عربستان، مجموعه مراودات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بین ایران و عربستان هیچ‌گاه در سطح مطلوب برقرار نبوده است. بارها روابط دو کشور تیره‌ و خصمانه‌ شده و تاکنون منازعاتی بین دو کشور رخ داده است.
نگاه به یک سند تاریخی که برای زائر ایرانی پیش آمد و در نهایت سبب قطع رابطه و اعتراض وزارت خارجه وقت شد، گویای خباثت دیرینه سعودی‌ها است.
در سال ۱۳۲۲ ه.ش ماجرایی روی داد که به قطع رابطه سیاسی بین دو کشور ایران و عربستان منجر شد و آن قتل یکی از حجاج ایرانی به نام ابوطالب یزدی (از اهالی اردکان یزد) در ملأعام بود. این زائر که به علت مشکل مزاجی در کعبه دچار استفراغ شده بود، به دست شرطه‌های امر به معروف عربستان دستگیر شد و در نهایت به جرم ملوث (آلوده) کردن خانه خدا و بدون توجه به دفاعیات و سخنانش سر بریده شد.
با این حال، تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، روابط ایران و عربستان سعودی تا حدودی در چارچوبی که آمریکا برای آنها تعریف کرده بود قرار داشت؛ پادشاه ایران و پادشاه عربستان در منطقه، هریک بخشی از مسئولیت‌های مبارزه با نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در منطقه غرب آسیا را در زمان جنگ سرد برعهده داشتند. 
در این زمان با وجود آنکه اختلاف‌نظرهای سیاسی بین دو کشور وجود نداشت، موضوع بحرین، مسائل مربوط به دریا، انرژی و… همواره در روابط دوجانبه جزء مسائل چالشی دو طرف است. دولت سعودی پس از انقلاب اسلامی به دلیل ترس از الگوپذیری ملل مستضعف منطقه از انقلاب اسلامی ایران، وارد رابطه تعارض با ایران شد. در این راستا سعودی‌ها در جریان جنگ تحمیلی، از اصلی‌ترین حامیان رژیم بعث عراق بودند. 
علاوه بر این، جنایت کشتار حجاج ایرانی در مراسم برائت از مشرکین از سوی دولت سعودی در سال 67 عاملی بود که نفرت فزاینده‌ای را از نظام سعودی در افکار عمومی ایران ایجاد کرد. در سال‌های گذشته همواره مردم ایران شاهد ابراز نگرانی‌های مقامات سعودی از برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران بوده‌اند که حکایت از تلاش‌های پشت پرده ریاض برای ضربه زدن به آن داشت. مردم ایران، عربستان را اصلی‌ترین بازیگر در شکل‌گیری جریان القاعده، حمایت از گروه تروریستی جندالشیطان و گروهک‌های افراطی وابسته به آن که امنیت منطقه را با مخاطرات جدی مواجه کرده، می‌شناسند. 
در همین زمینه، اخیراً سندی دیگر حاوی مکاتبات سفیر سعودی در تهران با ریاض است و در آن وی پیشنهاد کرده دولت عربستان برای براندازی حکومت در ایران از ابزارهایی مانند فیس‌بوک و توئیتر استفاده کند و همچنین از شخصیت‌های مخالف ایران که در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند، حمایت کند تا بتواند آنها را در این مسیر با خود همراه کند که همه نشانگر عمق کینه سعودی‌ها نسبت به نظام اسلامی است. وی تصریح کرده که باید از وسایل ارتباط جمعی مانند اینترنت، روزنامه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای در جهت بزرگ‌نمایی مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ایران استفاده کرد. سفیر سعودی در نامه خود همچنین مدعی شده که با توجه به افزایش میزان بیکاری و تورم و همچنین رشد فساد و رابطه‌بازی در جامعه ایران، ناامیدی در میان مردم ایران به وجود آمده و باید وجود چنین شرایطی را برای تغییر نظام در ایران مغتنم شمرد! با این حال، در تحلیل و بیان دلایل موضوع تجاوز به سفارت و کنسولگری سعودی می‌توان دو نوع نگاه را مطرح کرد:
۱ـ نگاه اول بر آن است که اقدامات ضدایرانی آل‌سعود طی دو سال اخیر یک خشم عمومی را در طیف‌های مختلف جامعه ایرانی ایجاد کرد، به گونه‌ای که کارد را به استخوان رسانده و همین امر، ریشه و دلیل حمله به سفارت و کنسولگری سعودی در کشورمان است. طرفداران این دیدگاه، به سیاست‌های ضدایرانی آل‌سعود در دو سال گذشته اشاره کرده و آنها را به شرح زیر بیان می‌کنند:
* حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت و انفجار رایزنی کشورمان در این شهر که به شهادت رایزن فرهنگی ایران منجر شد؛
* راه‌اندازی جنگ‌های نیابتی در سوریه، عراق، یمن و بحرین علیه جبهه مقاومت و تأکید مقامات عالی‌رتبه حکومت سعودی مبنی‌بر ماهیت ضدایرانی این جنگ‌ها؛
* سنگ‌اندازی‌های مکرر در مسیر مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵؛
* حمایت‌های پیاپی از سیاست‌های ضدایرانی آمریکا و ترغیب کاخ سفید به تشدید فشارهای اقتصادی علیه مردم ایران؛
* رهبری توطئه نفتی علیه ایران و کاهش سرمایه ملی ایرانیان از ۱۱۰ دلار به ۳۰ دلار در ازای هر بشکه نفت؛
* آزار جنسی مشکوک نوجوانان زائر ایرانی در فرودگاه جده؛
* رفتار زشت و غیرمسئولانه در جریان کشته شدن نزدیک به ۵۰۰ زائر ایرانی در ماجرای فاجعه منا؛
* توهین‌های مکرر به مقامات جمهوری اسلامی ایران و تأکید وزیر خارجه سعودی مبنی‌بر به‌کار گرفتن همه ظرفیت‌ها برای ناامنی ایران؛
* تحریک امارات عربی متحده برای طرح ادعای گزاف درباره جزایر سه‌گانه؛
* حمایت‌های هنگفت مالی و امنیتی از اشرار جنوب شرق ایران برای کشتار مردم بی‌دفاع شیعه و سنی در سیستان‌وبلوچستان؛
* حمایت از کشتار شیعیان در نیجریه؛
* اعدام روحانی مبارز شیعه شهید آیت‌الله نمر.
۲ـ نگاه دوم معتقد به برنامه‌ریزی و از پیش طراحی شدن ماجرای سفارت است. مهم‌ترین دلیل و سند طرفداران این دیدگاه، روشن بودن آتش در داخل سفارت عربستان پیش از اینکه معترضان به محل حادثه برسند، است که بر این اساس، اینان معتقدند که خود سعودی‌ها طراح ماجرا بوده و حمله به سفارت و کنسولگری به وسیله عوامل نفوذی‌شان اجرا شده باشد. با وجود این، نگارنده ضمن تقبیح و غیرعقلانی دانستن حمله به سفارت، بر آن است که قطعاً موضوع ورود به سفارت سعودی در تهران را باید از نفرت و خشم عمومی مردم شریف ایران از این رژیم منحوس تفکیک کرد. 
نکته پایانی اینکه، به نظر می‌رسد تصمیم دولت سعودی برای قطع رابطه با تهران، یک اقدام احساسی نبوده، بلکه بسیار حساب‌شده و از پیش طراحی شده است. به تعبیری، پس از تحولات بهار عربی یا بیداری اسلامی، نقش منطقه‌ای ایران تقویت و جایگاه عربستان سعودی در منطقه تضعیف شد. 
این وضعیت، ریاض را نسبت به گذشته بی‌نهایت نگران و عصبانی کرد. منتهی عربستان با برجام درباره ایران به بن‌بست رسید. در نهایت پیروزی‌های اخیر جبهه مقاومت و نزدیک شدن زمان اجرای برجام، سهمگین‌ترین ضربه‌هایی بود که عربستان از ایران و قدرت‌های جهانی خورد. پس از ناامیدی سعودی‌ها در عدم همراهی آمریکا و اروپا برای مقابله با ایران، ریاض برنامه گسترده‌تری برای تقابلی کردن رابطه ایران با کشورهای عربی ـ اسلامی و سپس جهان اسلام در نظر دارد.

دیدگاهتان را بنویسید