تخریب، تضعیف و تسخیر

اقتصاد مقاومتی

بازنگاهی به اهداف پنهان ۱۳ سال جنگ اقتصادی نظام سلطه در سوریه

با آغاز بحران سوریه در اسفند ماه سال ۱۳۸۹، مشکلات امنیتی و اقتصادی این کشور نیز آغاز و سوریه که به منزله کشوری مولد، توانمند، با پول ملی قوی و به امنیت پایدار غذایی رسیده بود، وارد دوران بحرانی و دشوار شد. پیش از جنگ‎ها و ناامنی‌ها، سوریه یکی از مهم‎ترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در خاورمیانه بود؛ ۴۰ درصد از جمعیت این کشور در بخش‌های کشاورزی یا دامداری کار می‌کردند و سوریه می‌توانست نیازهای غذایی مردمش را تأمین کند؛ اما به دلیل نابودی زمین، مین‌گذاری زمین‌های کشاورزی، سوزاندن محصولات کشاورزی (به ویژه کشت گندم) و حملات هوایی در مناطق شمالی سوریه، وضعیت کشاورزی بسیار بغرنج شد. این وضعیت به قدری شکننده است که بسیاری از مردم با پخت و پز گیاهان به روش‌های سنتی به دنبال سیر کردن خانواده خودشان هستند. تداوم جنگ و تخریب گسترده در بخش صنعت، به ویژه در شهر حلب، بحران اقتصادی در همسایگی این کشور، یعنی لبنان، دسترسی نداشتن به منابع درآمدی نفت به دلیل غارت نفت این کشور از سوی آمریکا، تشدید تحریم‌های غربی و عواقب زلزله ۲۰۲۳ مجموعه عواملی هستند که منجر به وخامت وضعیت اقتصادی سوریه شد. افزون بر این، چند سال اخیر که داعش در این کشور شکست خورد و تا حدی آرامش نسبی حاکم شد، سرمایه‌گذار خارجی برای بازسازی سوریه نیامد یا اینکه برخی از کشورهای پول‎دار عرب آمدن‎شان را به جدایی بشار از خط مقاومت مشروط کردند. در حالی که ۱۳ سال پیش، قبل از آغاز بحران در اسفند ماه سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۱) (توطئه غربی‌ـ صهیونیستی‌ـ عربی و ترکیه)، سوریه کشوری توانمند و خودکفا با مردمان سختکوش در عرصه‌های گوناگون اقتصادی بود و هیچ کشور عربی را نمی‌توان در آن برهه یافت که مردمان آن همچون سوریه توانمند بوده باشند؛ اما با آغاز بحران در سوریه گروه‌های تروریستی در این کشور از سوی کشورهای غربی‌ـ عربی، ترکیه و با حمایت‌های همه‌جانبه رژیم صهیونیستی ایجاد، تجهیز و سازماندهی شد. در این دوره بحرانی علاوه بر کشتن250 هزار نفر تا 300 هزار نفر طبق اقوال مختلف، تخریب زیرساخت‌های اقتصادی، تجزیه کشور، ۱۲ میلیون نفر از جمعیت ۲۳ میلیون و پانصد هزار نفری آن زمان آواره شدند؛ از این میان شش میلیون و پانصد هزار نفر به خارج از این کشور رفتند و پنج میلیون و پانصد هزار نفر دیگر هم در داخل این کشور آواره شدند؛ موضوعی که هنوز هم چالش جدی برای حکومت است. مضاف بر ناامنی‌های چند ساله، سیاست تحریم‌های ضد بشری آمریکا علیه ملت سوریه در قالب قانون موسوم به «قیصر/سزار» هم در تشدید وضعیت بد اقتصادی مردم سوریه تأثیر بسزایی گذاشت. بنابه اقرار تحلیلگران آمریکایی هدف از تحریم‌های واشنگتن علیه سوریه، فقیر کردن مردم این کشور است؛ کشوری که بیش از یک دهه در وضعیت جنگی قرار دارد و از مشکلات امنیتی و اقتصادی رنج می‌برد. آمریکا با سوء استفاده از این موقعیت بغرنج علیه مردم این کشور تحریم‌های زیادتری را با اجازه کنگره وضع کرده است. تا پیش از اجرای تحریم‌های سزار از سوی سران واشنگتن، شرایط اقتصادی سوریه حتی در زمان جنگ با تروریست‌ها نیز اینقدر وخیم نبود. اگرچه مردم سوریه از شکست گروه‌های تروریستی و تأمین امنیت در این کشور رضایت دارند، ولی شرایط و مشکلات اقتصادی به وجود آمده در این کشور که منبع اصلی آن تروریست‌ها و سران واشنگتن هستند، فشار زیادی به مردم مقاوم سوریه وارد کرده است. افزایش فشارها موجب کاهش شدید قدرت خرید مردم و کاهش ارزش لیر این کشور شد؛ به گونه‎ای که نرخ برابری 100 دلار 48 لیره بود، اما امروز یکصد دلار در مقابل یک میلیون و پانصد هزار لیره سوریه معامله می‌شود. حضور غیرقانونی آمریکا در خاک سوریه بنا بر اعلام وزارت خارجه این کشور فقط خسارت‌های وارده آمریکا به صنعت نفت این کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم در مجموع حدود ۱۱۱ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بوده است. تصرف غیر قانونی آمریکا بر نفت و گاز این کشور به کمبود شدید سوخت و گرانی آن در بازار سوریه منجر شده است؛ به گونه‎ای که یک سیلندر گاز در بازار آزاد به قیمت 300 هزار لیره و به اندازه یک پنجم حقوق یک کارمند یا نظامی است. اوضاع اقتصادی تولید ناخالص داخلی سوریه از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه بین سال‌های 2010 تا 2020 بیش از 50 درصد کاهش یافت. در همین راستا، بانک جهانی، سوریه را از سال 2018 به عنوان یک کشور کم‌درآمد نام برد که حدود 90 درصد خانواده‌ها در این کشور در فقر زندگی می‌کنند. آمریکا همواره با ایجاد، تجهیز، سازماندهی و حمایت‌های همه‎جانبه از گروه‎های تروریستی‌ـ تکفیری و از سال ۱۳۹۶ با اشغالگری مستقیم، در کنار اعمال تحریم‌های اقتصادی تلاش کرده است به ملت و دولت سوریه برای تن دادن به خواسته‌های خود در راستای تأمین منافع رژیم صهیونیستی فشار بیاورد و سوریه را از نوک مدافعان خط مقاومت جدا کند. در پایان باید به این نکته اشاره شود که امنیت اقتصادی چهره جدید و مهم امنیت در دنیای معاصر است که در همه سطوح فردی، اجتماعی و ملی توجه نظریه‌پردازان حوزه «امنیت» را به خود جلب کرده است. این وجه از امنیت اگرچه در تاریخ زندگی اقتصادی بشر همیشه به نوعی وجود داشته؛ اما جایگاه آن هر روز با اهمیت‌تر می‌شود. دشمنان سوریه در یک فرآیند زمانی با ایجاد ناامنی و اغتشاش، اقتصاد این کشور را تضعیف کردند و در ادامه به دنبال تسخیر این کشور هستند. در شرایط تضعیف اقتصادی برخی از همراهی‌ها لاجرم اتفاق خواهد افتاد.

دیدگاهتان را بنویسید