کارنامه یکساله
علی قاسمی/ امام خامنهای(مدظلهالعالی) رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزیشان پس از تشریح وضعیت کشور در ابعاد مختلف و تبیین مسئله اقتصاد به مثابه اولویت فوریتر و نزدیکتر، خطاب به ملت ایران، سال ۱۳۹۵ را سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» نامگذاری کردند و فرمودند: «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» این راه و جاده مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک سال همه مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامهریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانههای آن را مشاهده خواهیم کرد.» با اینکه معظمله در چند سال گذشته اقتصاد مقاومتی را الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی مطرح کردند و سه سال پیش با ابلاغ سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، تأکید کردند: «اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحرانهای رو به افزایش جهانی، الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقشآفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.» اما دولت در طول سال 95 که سال اقدام و عمل بود، یا طرحهای کلی آورد، یا اقدامات عادی و معمولی را به نام اقتصاد مقاومتی تمام کرد. حتی با افتخار بیان کرد که راهاندازی کارخانه سیگار یا آسفالت خیابان در راستای اقتصاد مقاومتی صورت گرفته است. در حالی که جا داشت دولت برای بالا بردن ضریب امنیت غذایی گامهای بلندی برمیداشت، یا جلوی واردات برخی کالاها که در حجم انبوه و بیرویه وارد میشود را میگرفت. خوب بود در سال اقدام و عمل یکی از چالشهای ما در اقتصاد که همان منفعل بودن بخش اقتصادی وزارت امور خارجه است را فعال میکرد، دولت باید به سفرای کشورهای دیگر نگاه کند، زمانی که به ایران میآیند، اولین کاری که میکنند، نمایندگان اقتصادیشان را میآورند، به نوعی وزارت خارجه کشورهای دیگر همتشان را بر روی رایزنی اقتصادی و بازاریابی متمرکز کردهاند اما ما شاهد انفعال سفرایمان هستیم. دولت باید از بالا بردن مشارکت مردم در هر نوع فعالیت اقتصادی استقبال میکرد. باید فضایی بر کشور و جامعه حاکم میساخت تا ضمن آن همه مردم خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور، حس میکردند و به آن میبالیدند. در سالی که اقتصاد مقاومتی همراه با اقدام و عمل معنا مییافت، دولت باید فرصتهای شغلی زیادی را ایجاد میکرد؛ چرا که در راستای دستیابی به اقتصاد مقاومتی، نیازمند نیروی کار بیشتر در کشور هستیم. مضافاً رفع موانع اشتغالزایی، تغییر نگرش دولت به بخش خصوصی، ایجاد امنیت اقتصادی، مبارزه با مفاسد اداری، مهار مهاجرت از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و مهار اقتصاد زیرزمینی و… اولویتهای مهم و اساسی است که باید کارهای بهتری برای تحقق آنها صورت میگرفت.
در یک نگاه کلی میتوان گفت نه مردم، نه نخبگان و نه دولت، آنطور که باید و شاید کارنامه قابل قبولی در سال اقدام و عمل برای عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی نداشتهاند و به نوعی به روزمرگی افتادهاند. در این برهه زمانی نباید به دنبال نسخههای دیگری باشیم، تنها راه برونرفت از مشکلات اقتصادی، اجرای اقتصاد مقاومتی است، اما نه به این معنا که ریاضت اقتصادی متحمل شویم و بر ملت سخت بگیریم؛ بلکه به داشتههایمان تکیه کرده و آنها را صحیح مصرف کنیم و از ظرفیتهای بالقوه در حوزههای مختلف برای توانمندی و درآمدسازی کشور بهره بگیریم تا یک اقتصاد قدرتمند شکل بگیرد؛ چرا که با خروجی یک اقتصاد قدرتمند مبتنی بر ساخت درونی میتوان به اقتصاد کشور سروسامانی بخشید، در این صورت با اجرای اقتصاد مقاومتی هیچ تهدید و تحریمی نمیتواند ایران را از پا دربیاورد.