علت تغییر ادبیات رئیسجمهور در سخنرانیهای اخیر؛ارزیابی با مردم
ارزیابی عملکرد فرایندی است که به سنجش و اندازهگیری، ارزشگذاری و قضاوت درباره عملکرد طی دورهای معین میپردازد. ارزیابی عملکرد عبارت است از اندازهگیری عملکرد از طریق مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب یا ایدهآل بر اساس شاخصهای از پیش تعیین شده که خود واجد ویژگیهای معین باشد. با اینکه اکثر ارزیابیها در یک سطح کوچک و سطح فرد یا سازمان صورت میگیرد؛ اما ارزیابی عملکرد دولت تنها ارزیابی در سطح ملی است که روش مستدل و رایجی برای آن وجود ندارد. میزان رضایتمندی، ارتقای رفاه، اشتغال، تغییر محسوس در زندگی، قضاوت افکار عمومی، انتخابات، حمایتها، مشارکتها و… نتایج غیر مستقیم ارزیابیهاست که معمولاً از دولتها صورت میگیرد. حال اگر در ارزیابی عملکرد یک فرد، خود آن فرد ارزیابی کرده و نمره دهد، به طور قطع قبول خواهد شد، ولی همه میدانند که عملکرد هر شخصی را باید فردی غیر او ارزیابی کند؛ بنابراین ارزیابی دولت یازدهم از سوی شخص رئیسجمهور با این قواعد سازگار نیست و این نشان میدهد که آقای رئیسجمهور به هر نحوی به دنبال مثبت نشان دادن عملکرد چند ساله خود است. مروری سخنان روحانی در روزهای اخیر، نشان میدهد با وجود هشدار وی در زمینه ایجاد چالش دوقطبی در کشور که در نشست استانداران بر آن تأکید کرده بود، خود زمینه ایجاد یک فضای دوقطبی را ، آن هم در آستانه انتخابات فراهم میسازد. اگرچه سخنرانیهای این روزهای رئیسجمهور بسیار زیاد است و نمیشود همه آنها را تحلیل محتوا کرد، لاجرم در متن پیش رو به برخی از فرازهای مهم آنها به اجمال اشاره میشود.
رشد اسمی بله، رشد واقعی خیر؛ یکی از بخشهای مهم سخنان روحانی تمجید از وضعیت اقتصادی کشور بود که با اشاره چند باره به خروج کشور از رکود و پیشبینی رشد اقتصادی شش درصدی برای اقتصاد ایران خطاب به حاضران جلسه گفت: «برای اولین بار در تاریخ بعد از انقلاب در کنار تورم تکرقمی، به رشد اقتصادی بالایی دست یافتهایم که این موضوع در تاریخ اقتصاد ایران بیسابقه است.» در پاسخ به این بخش از سخنان رئیسجمهور باید گفت، حتی اگر مردم چیزی از اقتصاد هم ندانند متوجه میشوند که در طول سه سال گذشته در اقتصاد کشور اتفاق خاصی رخ نداده است. به نوعی، واقعیتهای اقتصاد ایران با سخنان رئیسجمهور همخوانی ندارد. تنها اتفاق مهم در این حوزه ثابت ماندن یا کم شدن نرخهای تورم بوده، اما رکود در اقتصاد ایران افزایش داشته است که خود همین موضوع باعث ثابت ماندن تورم شده است. افزون بر آن وقتی اقتصادی رشد صفر یا بسیار پایین داشته باشد با بالا رفتن درآمدهایش، افزایش رشد اقتصادی یک موضوع طبیعی است و این موضوع به بهبود عملکرد تولید ارتباطی ندارد. مضافاً آمار و شاخصهای موجود در اقتصاد ایران این ادعاها را تأیید نمیکند. کارشناسان به این امر واقف هستند که موضوع رشد اقتصادی دوگونه است؛ یکی رشد اقتصادی اسمی و دیگری رشد اقتصادی واقعی. لذا زمانی میتوان رشد ایجاد شده در اقتصاد را، یک رشد واقعی دانست که تولید ناخالص ملی به صورت واقعی افزایش یافته باشد. اگر اقتصادی در یک سال شاهد رشد منفی یا رشد بسیار کم باشد، طبیعی است با اتفاق کوچکی در آن اقتصاد این رشد مثبت خواهد شد. در صورت پذیرش وجود چنین رشدهایی، رشد واقعی نبوده و صرفاً بر اساس افزایش فروش نفت است. اقتصاد ایران در طول چهار دهه اخیر حتی شاهد رشد اقتصادی هشت درصدی نیز بوده است. به طور طبیعی استفاده از واژه رشد بیسابقه هیچ موضوعیتی با شرایط فعلی اقتصاد ایران ندارد. شاهد دیگر این قضیه افزایش نقدینگی رسمی است که وجود دارد و رشد هم کرده است. امروز ۱۲۳۹ هزار میلیارد تومان نقدینگی داریم و همچنان شاهد رشد آن هستیم. در صورتی که در سال ۹۲ میزان نقدینگی ۴۹۴ هزار میلیارد تومان بوده است که امروز رشد دو و نیم برابری یافته است. حال سؤال این است که این نقدینگی در کدام بخش اقتصادی، صنعتی و انرژی کشور به فعالیت افتاده است که آن بخش رشد یافته باشد، در حالی که طبق آمارهای رسمی ۴۵ درصد نقدینگی امروز کشور ما منجمد است و به دلیل رکود مورد استفاده قرار نمیگیرد. بخشی از آن در دست مردم است و بخشی دیگر در بخش بازار و اوراق و صنوف قرار گرفته است.
جامعه پر نشاط و شاداب اولویت مهم ملت و دولت؛ رئیسجمهور در مجمع ملی سلامت خطاب به منتقدان گفت: «پسفردا عید است، بگذارید مردم نشاط داشته باشند، اگر یک ذره مردم نشاط داشته باشند، ناراحت میشویم، چطور هرچه گریه کنند، حلال است؛ اما یک ذره بخندند حرام است؟ بگذارید جامعه و جوانان نشاط داشته باشند، بدون نشاط نمیشود به آینده فکر کرد و سلامت جسم و روح بدون نشاط امکانپذیر نیست. مردم را مأیوس نکنید، دروغ نگویید، مردم را نسبت به آینده کشور و نظام مأیوس نکنید، ما آینده خوبی خواهیم داشت.» در این بخش باید گفت، کسی منکر داشتن نشاط و شادابی مردم نیست، اتفاقاً خیلی خوب است مردمی شاداب داشته باشیم، ولی شادابی صرفاً با سخن و اعلان عمومی به وجود نمیآید. شادابی جامعه معمولاً با رضایتمندی در داشتن شغل، آرامش در زندگی، رفاه، درمان مناسب، نداشتن دغدغه معیشت، تحصیل و کار به دست میآید. گسترش نشاط و شادابی در جامعه باید از اولویتهای مسئولان باشد. به قول آیتالله نوریهمدانی که در واکنش به همین فراز از سخنان رئیسجمهور بیان کرده بود؛ برخی از مسئولان میگویند که مردم باید شاد باشند، ما هم میگوییم باید مردم شاد باشند، ولی با شکم گرسنه و دیدن جوان بیکار چگونه میتوان شاد بود؟!
کاهش قدرت مانور دولت از برجام؛ فراز دیگری از سخنان رئیسجمهور که به انحای مختلف در سخنرانیها مطرح میکند، فضای ایجاد شده برجام و مخالفت منتقدان با این فضای ایجاد شده است. وی معتقد است: «امید در شرایط پسابرجام و پساتحریم و استفاده از فضایی است که به وجود آمده است، تمام خاصیت برجام ایجاد فضای مناسب برای امید و فعالیت و رونق است، همهاش همین است اگر در پسابرجام یأس را در جامعه منتشر کرده و مردم را نسبت به آینده ناامید کنیم و هر روز داستانسرایی کنیم و هر روز مردم را بترسانیم، درست نیست. بله همیشه باید مواظب و مراقب باشیم، اما به چه دلیل مردم را بیجهت ترسانده و به چه دلیل تصویرهای سیاه برای جامعه ترسیم میشود؟»
یکی از حوزههایی که دولت به نظر خودش و حامیانش در طول 42 ماه فعالیت موفق عمل کرده و آن را فتحی بزرگ تحلیل میکنند در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل، به ویژه موضوع پرونده هستهای است. تمجید از عملکرد دولت به قدری در موضوع پرونده هستهای اغراقآمیز بوده است که یک دیپلمات در این باره میگوید؛ دستاوردی مانند توافق هستهای تا حدی بزرگ است که به تنهایی میتواند سبب مثبت شدن کل کارنامه دولت یازدهم در طول سه سال گذشته شود. یکی از نمایندگان پیشین مجلس نیز معتقد است که هر چند گرفتاری و تمرکز روی برجام سبب شده است دولت از عرصههای دیگر سیاست خارجی مانند روابط دوجانبه و روابط منطقهای بازبماند، اما برجام سبب رفع موانع و تهدیدهای جهانی ایران شده است. بیتردید بزرگترین موفقیت دولت روحانی پیش از روی کار آمدن ترامپ که در همه جا از آن بهرهبرداری میکردند، موضوع هستهای بود. نتایج انتخابات آمریکا معادلات اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را بر هم زد؛ چرا که با انتخاب ترامپ نگرانیها نسبت به بر هم خوردن برجام و ادامه روند تعامل با غرب به اوج خود رسیده است. ظریف بلافاصله در واکنش به انتخاب ترامپ گفت: «هر کس رئیسجمهور آمریکا باشد باید واقعیات جهان و منطقه ما را به درستی بشناسد و با آن با واقعگرایی مواجه شود. ایران و آمریکا روابط سیاسی ندارند؛ اما آنچه آمریکا به عنوان یک تعهد بینالمللی چندجانبه در برجام پذیرفته است را باید اجرا کند.» آقای روحانی هم در جلسه هیئت دولت گفت که نتیجه انتخابات آمریکا، اثری در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران ندارد. این تعابیر به خوبی نشان میدهد که دولت به شدت نگران چگونگی رویارویی دولت جدید آمریکا با مسئله برجام است و نباید فراموش کرد که ترامپ در برنامههای انتخاباتی خود به شدت به روند این مذاکرات حمله کرده بود. البته، این نکته را نیز نباید از خاطر برد که بین شعارهای انتخاباتی و اعلام مواضع در جایگاه تصمیمگیری فاصله وجود دارد و باید منتظر باشیم تا ببینیم ترامپ در جایگاه ریاستجمهوری چه سیاستی را در مواجهه با برجام اتخاذ خواهد کرد. در این بین انتخاب ترامپ با دیدگاههای تندش در بحث توافق هستهای تمام دستاوردهای دولت را به کما برد. ترامپ پیش از انتخاب با انتقاد شدید از برجام در اجلاس سالیانه کمیته روابط عمومی آمریکا و رژیم صهیونیستی (آیپک) اعلام کرد، اولویت نخست کارش پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، لغو توافق هستهای ایران خواهد بود. وی تأکید کرد: «مهمترین اولویت در کاخ سفید برچیدن توافق هستهای آمریکا با ایران خواهد بود.» وی مدعی شد: «این توافق یک فاجعه برای آمریکا و اسرائیل است.» با این وضعیت تنها کارنامه درخشان دولت که قدرت مانور در همه عرصهها شده بود به نقطه ضعف دولت تبدیل شد.
ارزش افزوده نفت در پالایش نه خامفروشی؛ روحانی با اشاره وضع صنعت نفت در طول این چند ماه و چگونگی دستیابی به پیشرفتهای قابل ملاحظه اظهار داشت: «پیش از برجام، یعنی در ١٠ ماهه نخست سال ٩۴ شرایط ما اینگونه بوده که مجموعه تولید نفت خام و میعانات گازی سه میلیون و ٢۵٠ هزار و صادرات یک میلیون و ٣۴٨ هزار بوده است که در چهار ماه سال ٩۵ تولید چهار میلیون و ١٢۴ هزار بشکه در روز و صادرات ٢ میلیون و ٣٨٢ هزار بشکه در روز بوده است.» اصل تولید نفت خوب است، اما مزیت اصلی تولید نفت در ارزش افزوده پالایش آن است و خامفروشی افتخار نیست و تازه با راهبرد اقتصاد مقاومتی هم منافات دارد. ضمناً وزیر نفت از افزایش میزان تولید نفت ایران به بیش از 8/3 میلیون بشکه در سال 95 خبر داد و گفت که صادرات نفت خام نیز به بیش از دو برابر رسیده است و هیچ وقت آمارهای بالای چهار میلیون بشکه را ذکر نکرده است.
دلایل اینگونه سخنرانیها را باید در ناتوانی دولت یازدهم در عمل به شعارهایی دانست که در آستانه انتخابات و در جریان رقابتهای انتخاباتی مطرح کرده و اکنون دولت در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود که بسیاری از آن شعارها هنوز تحقق نیافته و البته مشکلات مردم در همان عرصهها افزایش یافته است. بهبود وضعیت محیط کار، ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری، تأمین مسکن ارزان و مهار قیمت آن، مقابله با فساد و ایجاد عدالت اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت برای بهبود وضعیت معیشت مردم و بالا بردن واقعی درآمد خانوارها و دهها شعار دیگر که دولت یازدهم به واسطه وعده آنها به پیروزی رسید و الان در ماههای پایانی هیچ یک از آن شعارها و وعدهها فرجام خوبی ندارند و بسیاری از آنها نسبت به دوره قبل در وضعیت بدتری قرار گرفتهاند. اگر براساس چگونگی حرکت به سمت تحقق اهداف چشمانداز بخواهیم از عملکرد دولت ارزیابی داشته باشیم، مؤلفههایی چون؛ وضعیت حقوق مالکیت، بهرهوری، اصلاح زیرساختها، اصلاح بانکها، فضای کسبوکار، فساد مالی، شفافیت اطلاعات، خصوصیسازی، رقابتی شدن اقتصاد و وضعیت بخشهای مولد در اقتصاد ملی بسیار جای تأمل و بررسی کارشناسی دارد.