یکی از طرحهای هفتگانهای که همه متفقالقولند در اقتصاد ایران ضرورت دارد و باید در آن اصلاحات بنیادین انجام شود، موضوع «مالیات» است. در ابتدا تعریفی از مالیات برای تنویر افکار بیان میشود تا به بحث کمک کند. مالیات نوعی هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهرهبرداری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آن را پرداخت کنند. مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میشود؛ زیرا ابزار و امکانات دستیابی به درآمد و سودها را دولت فراهم کرده است. در حال حاضر، مدلهای دریافت مالیات متنوع است؛ مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی، مالیات بر مصرف و… از جمله اینهاست. اقتصاددانان معمولاً از مالیات بر مصرف در مقابل مالیات بر درآمد حمایت بیشتری میکنند؛ برای نمونه سیگار از جمله کالاهایی است که دولتها برای جلوگیری از مصرف این کالا مالیاتهای سنگین بر آن وضع میکنند؛ برای نمونه در کشور چین صنعت تنباکو ۱۰ درصد کل درآمدهای مالیاتی را به خود اختصاص داده است. در ایران هم یکی از مواردی که فضا را برای اجرای بهتر مالیات فراهم میکند، مالیات بر واردات سیگار است که میتواند علاوه بر تأمین بخشی از درآمد بودجه دولت به سلامت و درمان کشور کمک کند. با اینکه در طول سالهای گذشته در بخش مالیات شاهد تحول بزرگی بودهایم و در حال حاضر رتبه اول درآمد دولت به حساب میآید؛ اما طبق قانون بعضی اصناف از پرداخت مالیات معاف هستند. حدود ۴۰ درصد اقتصاد کشور از مالیات معاف است که برخیها رقم این معافیت را بیش از 50 هزار میلیارد تومان بر آورد کردهاند، این امر در کنار پایین بودن نرخهای مالیاتی و فرارهای مالیاتی گسترده، سبب شده میزان درآمدهای مالیاتی در کشور به نسبت حجم اقتصاد پایین باشد. معافیت مالیاتی خانههای خالی، سلبریتیها، تن ندادن پزشکان و… به پرداخت مالیات حواشی زیادی را ایجاد کرده است که به تعدیل و پیگیری جدی نیاز دارد که در این میان فقدان قانون جامع مالیاتی کاملاً مشهود است و باید در این باره فکر اساسی کرد. انتقاد جدی به عملکرد مجلس این است که چرا مالیات بر عایدی مسکن را به تصویب نهایی نمیرساند؟ چرا افرادی که مازاد بر نیاز خود و خانوادهشان مسکن خریداری کرده و زیر یک سال با سود هنگفتی به فروش میرسانند و به قصد سوداگری در بازار مسکن التهاب ایجاد میکنند، مالیات نمیدهند؟ یا چرا بر درآمدهایی که مبنای سوداگرانه و دلالی کاذب دارد، به منظور کاهش حضور دلالان ارز، سکه،خودرو و سایر بازارها قانون مصرحی ارائه نمیدهند؟ در حال حاضر یکی از این حواشی همکاری نکردن پزشکان است. کمیسیون تلفیق مجلس در سال گذشته در راستای مقابله با فرار مالیاتی و در قالب دو بند الحاقی به تبصره ۶ لایحه بودجه 1398، پزشکان را ملزم به استفاده از پایانه فروشگاهی (دستگاههای کارتخوان) کرد که طبق مستندات مرکز پژوهشهای مجلس پزشکان ۶۷۰۰ میلیارد تومان فرار مالیاتی دارند. براساس آخرین آمار مربوط به ۳۱ شهریور ماه، بالغ بر ۲۶ هزار پزشک در موعد مقرر کارتخوان خود را ثبت کردند؛ در حالی که ۷۳ هزار و ۸۷۷ پزشک در این طرح فراخوان شدهاند. بدتر از این اخباری دال بر استثنا شدن پزشکان از پرداخت مالیات در مجلس شورای اسلامی است. همچنین معافیت سلبریتیها بازتابهای زیادی داشته است که جا دارد عدالت مالیاتی در همه سطوح رعایت شود. ناگفته نماند که سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی در ایران از کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای توسعه یافته کمتر است. این نسبت در کشورهای توسعه یافته حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد و در کشورهای در حال توسعه حدود ۱۵ تا ۱۸ درصد است؛ اما این رقم در ایران حدود ۸ درصد است. برای افزایش این سهم نباید فشار مالیاتی بر تولیدکننده یا کارمندان صورت بگیرد، بلکه جلو فرار مالیاتی را بگیرند و موارد معافیتی را کم کنند و با طراحی نظام جامع، هوشمندسازی یا مدرنسازی نظام مالیاتی و الکترونیکی شدن تمامی فرایندها منافذ فرار را ببندند.