شوک نفتی | بررسی سال 94
صنعت نفت از مؤثرترین و بزرگترین صنایع در جهان و منبع عمده تأمین انرژی در توسعه پایدار است که نقش مهمی در تعیین میزان قدرت ملی و اعتبار بینالمللی کشورهای مختلف ایفا میکند. از آنجا که انرژی به مثابه نیروی محرکه اکثر فعالیتهای اقتصادی جایگاه ویژهای در توسعه دارد، روند شتابان توسعه اقتصادی و صنعتی در جهان تا حد زیادی به سطح مصرف انرژی پیوند خورده است. بخش نفت در اقتصاد کشورهای دارای منابع غنی و گسترده نفتی علاوه بر اینکه عمده درآمد ملی آنها را تأمین میکند، در واقع به مثابه کانال اشتغالزای پایدار و درآمدزا عمل میکند. با توجه به وابستگی گسترده کشورهای صادرکننده نفت به درآمد نفتی، کاهش شدید قیمت نفت طی چند ماه متوالی نگرانی بسیاری از اقتصاددانان را در پی داشته است؛ به گونهای که قیمت سبد نفتی اوپک از بالای 100 دلار به 30 دلار رسیده است. سؤال اساسی در این موضوع این است که چه عواملی باعث شد قیمت نفت تا این حد کاهش یابد؟ یکی از عوامل مهم و اساسی که در کاهش قیمت جهانی نفت تأثیر روزافزونی داشته است افزایش میزان تولید نفت آمریکا و کانادا با بهرهگیری از فناوریهای جدید در استخراج است. از سال ۲۰۰۸ به اینسو، تولید نفت شرکت شیل در آمریکا به صورت مستمر چهار میلیون بشکه در روز افزایش یافته است و این روند تا امروز ادامه دارد. افزایش تولیدات نفت در داخل آمریکا سبب شده است که این کشور برای نخستینبار در طول ۳۰ سال گذشته، واردات نفتیاش را از نیجریه متوقف سازد و خود به یک تولیدکننده و عرضهکننده بزرگ در بازار جهانی به رقابت بپردازد. عامل بعدی اینکه عربستان روزانه با تولید بیش از ۱۱ میلیون بشکه نفت، توانسته است نقش مهمی در تغییر قیمت نفت بازی کند. این کشور با تبانی آمریکا برای تأمین مالی خود به دلیل چالشهای سیاسی، بیثباتی و ناامنی که در حوزههای خاورمیانه، شمال آفریقا ایجاد کرده، تولیدات نفت خود را افزایش داده است. اگرچه این رخداد برای عربستان با پیامدهای منفی و سنگین اقتصادی همراه بوده است، اما حاضر به هیچگونه همکاری نیست. در حال حاضر تولید نفت عربستان حدود ۱۱ میلیون بشکه در روز است و جالب اینجاست که النعیمی، وزیر نفت عربستان در نشست اخیر اوپک اعلام کرده است، تولید روزانه ۱۲ میلیون بشکه نفت عربستان وظیفه است و نباید انتظار کاهش تولید نفت از عربستان را داشت. دلیل سوم مازاد عرضه یا پیشیگرفتن عرضه نسبت به تقاضا، دلیلی دیگر برای کاهش قیمت نفت در بازار است. در این میان، کشورهای مصرفی بزرگ نفت، مانند چین و هند در یک سال گذشته با رشد پایین اقتصادی مواجه شدند و تقاضای نفتی دو کشور پایین آمد. برای نمونه در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ تقاضا برای گازوئیل در هند سالیانه بین ۶ تا ۱۱ درصد رشد داشته است، ولی طی دو سال اخیر مصرف گازوئیل رشد که پیدا نکرد هیچ، حتی کاهش هم یافت. چهارم؛ تداوم بحران اقتصادی در اروپا عامل دیگری است که روی میزان تقاضا و عرضه نفت تأثیر میگذارد. از آنجا که حوزه یورو هنوز هم در بحران اقتصادی بهسر میبرد، این مسئله شدیداً سبب کاهش تقاضا برای نفت میشود. برای نمونه، سال گذشته تنها صادرات آلمان نزدیک به شش درصد کاهش داشت و اقتصاد آن برای دومین فصل متوالی رشد منفی داشته است. بهطور کلی صندوق بینالمللی پول رشد اقتصادی حوزه یورو را برای سالهای آینده کاهنده برآورد کرده است. تبانی، عامل بعدی است که تحلیلگران سیاسی به آن معتقدند. تبانی برای آسیبپذیری اقتصاد روسیه، ایران و همچنین ونزوئلا از قیمتهای نفت سبب شده است که آمریکا و عربستان اقدام به افزایش عرضه و کاهش عمدی قیمت کند تا به این منظور سبب بحرانهای اقتصادی در کشور روسیه و ایران شوند. در واقع، بودجههای این سه کشور با درصد بالایی با نفت بسته شده است و هرگونه کاهش قیمت نفت میتواند کشورهای مزبور را با بحران کسری بودجه مواجه سازد و سبب عقبنشینی یا احیاناً انعطافپذیری بیشتر این حکومتها در مقابل خواستههای آمریکا و عربستان شود. در واقع، قضیه اوکراین یا قضیه سوریه که ایران و روسیه در آن در جبهههای واحدی قرار گرفتهاند، میتواند دلیلی بر اقدامات اخیر عربستان تلقی شود. عربستان از سال ۲۰۱۴ با ادعای مقابله با نفت شیل آمریکا، از کاهش صادرات نفت خودداری کرده است، اما حتی اگر این کشور یا دیگر تولیدکنندگان عرضه را کاهش دهند، یک میلیارد بشکه نفت ذخیرهشده در انبارهای جهان تا ماهها از متعادل شدن قیمت نفت جلوگیری خواهد کرد. بنا به آمارهای ارائهشده از سوی آژانس بینالمللی انرژی از اواخر سال ۲۰۱۴ تا پایان سال ۲۰۱۶ حجم ذخایر نفت انبارشده در کشورهای جهان به حدود ۱/۱ میلیارد بشکه رسید و ۳۷ میلیون بشکه نیز در سال ۲۰۱۷ به این ذخایر اضافه خواهد شد. با توجه به پیشبینی صورتگرفته از سوی آژانس تأثیر این انبارهای راهبردی نفت ذخیرهشده تا حدود سال ۲۰۲۱ در بازار جهانی ادامه خواهد یافت.
در پایان باید گفت بخش نفت در اقتصاد ایران سالهای زیادی است که عمده درآمد ملی کشور را تأمین میکند و در واقع این بخش در اقتصاد کشور نقش مسلط را ایفا میکند و در بودجه سال جاری که ملاحظات زیادی به دلیل تحریمهای نفتی صورتگرفته، حداقل ۴۰ درصد از درآمدهای ارزی دولت از محل فروش نفت شناسایی میشود، حال اینکه با در نظر گرفتن مشتقات نفتی میتوان حداقل ۷۰ درصد از درآمدهای ارزی دولت را از محل فروش نفت و فرآوردههای آن تعیین کرد. در واقع، نفت در اقتصاد ایران مهمترین عامل تأثیرگذار بر دیگر شاخصهای اقتصادی است و عدم مدیریت شوکهای قیمتی نفتی علاوه بر تأثیرات اقتصادی، تأثیرات سیاسی و امنیتی نیز به دنبال خواهد داشت. میتوان گفت کاهش قیمت نفت سبب میشود هزینههای جاری، که بخش عمده آن مربوط به حقوق و دستمزد کارکنان دولتی است، از هزینههای عمرانی بکاهد و آن را به هزینههای جاری منتقل کند. بنابراین اولین اثر آن ظهور انبوهی از طرحهای نیمهتمام در بخش عمرانی است.