دیر شروع نکنیم
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر با هدف انتظامبخشی و ایجاد شفافیت هرچه بیشتر عملکرد نظام پولی و بانکی به طور جدی، ساماندهی بازار غیر متشکل پولی را دنبال کرده است. در راستای ساماندهی مؤسسات غیرمجاز، یا انحلال یا به ادغام آنها منجر شده است که در هر دو صورت سپردهگذاران دچار اضطراب و دلهره میشوند. در چنین موقعیتی انتظار ما از مردم عزیزمان حفظ آرامش و دوری از اقدامات هیجانی است تا مشکلات جدیدی را ایجاد نکنند؛ زیرا با ورود غیرقانونی به بانکها و با شکستن شیشههای بانک و مؤسسه، دردی دوا نمیشود. از آن طرف بانک مرکزی هم در راستای حفظ اعتماد عمومی در جایگاه اصلیترین سرمایه نظام بانکی با سرعت به درخواستهای سپردهگذاران پاسخ دهد تا از بازتولید تنش و اغتشاش جلوگیری کند. همچنین سرعت عمل بانک مرکزی در این فرایند بسیار مؤثر است. همگی به این نکته واقف هستیم که مؤسسه ثامن با 600 شعبه در سراسر کشور سالهای متمادی با تابلوی ریز و درشت فعالیت میکند، در حالی که معاون نظارتی بانک مرکزی میگوید: «مؤسسه اعتباری ثامن یکی از مؤسسههای متقاضی دریافت مجوز از بانک مرکزی است و در مسیر پیوستن به مؤسسات مجاز است و سپردهگذاران نگران نباشند.» یا در جایی دیگر میگوید: «فرایند قانونی و رسیدگی به تقاضای این مؤسسه در حال انجام است و ممکن است منجر به صدور مجوز یا ادغام با یکی از بانکها و مؤسسههای اعتباری شود.» آنگونه که بنده مطلع هستم این فرایند در طول سالهای گذشته دنبال شده؛ ولی نهایی نشده است. نکته گفتنی این است که نگذاریم کارها به این مرحله حاد برسد بعد به فکر رسیدگی بیفتیم. با این مقدمه باید بگویم بیشتر اینگونه موارد منجر به ادغام میشود و یکسری ملاحظاتی در این ادغامها باید مد نظر قرار گیرد. شیوه ادغام مؤسسات و بانکها در صورتی مفید است که مؤسسه یا بانکی که ادغام میشود در وضعیت بحران عمیق نباشد؛ زیرا اگر یک مؤسسه فقط بدهی داشته باشد و دارایی در کار نباشد، میتواند وضعیت مؤسسه یا بانک بهتر را هم تهدید کند. پس این کار در صورتی خوب است که مؤسسه قویتر به خطر نیفتد و بتواند مؤسسه ضعیفتر را هم نجات دهد. برای حل این مسئله مؤسساتی که وضعیت خوبی دارند، مؤسسات مشکلدار را خریداری کنند، مشروط بر اینکه مؤسسه مشکلدار حتماً قیمتگذاری شود. راه دوم این است که بدهیها و داراییهای یک مؤسسه دچار مشکل با یک مؤسسه بهتر ادغام شود که راه دوم در کشور ما تجربه شده است. برای نمونه ما در گذشته از برخی ادغامها تجربه خوبی داشتیم مانند؛ بانک آینده و مؤسسه مالی ـ اعتباری نور هر کدام از ادغام سه مؤسسه مالی و اعتباری به وجود آمدهاند. چون انحلال اینگونه مؤسسات تبعات اجتماعی فراوانی به همراه خواهد داشت. البته ادغام تبعات خودش را دارد؛ زیرا ادغام مؤسسات و بانکها تا مدتها نبود شفافیت بر بانکهای جدید را حاکم میکند. فرض کنیم دو بانک با یکدیگر ادغام شوند، نتیجه این میشود که مدیران شعب و مسئولیتها تغییر میکند، حتی سیستم نرمافزاری حسابها تغییر میکند که این تغییرات موجب به هم ریختگی در اداره بانکها میشود. آنچه در این بین مهم به نظر میرسد با ادغام دو یا چند بانک مشکلدار در صورتی که درست مدیریت نشود، مشکل هیچ یک حل نخواهد شد؛ بلکه مشکلات انباشته و در برخی موارد لاینحل میشود و اصل مشکل کماکان باقی میماند.