آزادسازی ظرفیت‌ها برای تولید اشتغال

اقتصاد مقاومتی,اقتصادی

با نگاهی به روند نام‌گذاری سال‌ها از سوی رهبر معظم انقلاب به ویژه در چند سال اخیر می‌توان به اهمیت موضوع اقتصاد و اقتصاد مقاومتی پی بُرد. انتخاب شعار راهبردی سال 96 با همین عنوان مزید بر اهمیت دو چندان این موضوع است. معظم‌له در بخش اساسی پیام نوروزی خود که به طور معمول انتخاب شعار اصلی هم در آن نهفته است، می‌فرمایند: «من شعار امسال را «اقتصاد مقاومتی؛ تولید ـ اشتغال» قرار می‌دهم؛ یعنی اقتصاد مقاومتی عنوان کلّی است، بعد تولید و اشتغال؛ این مجموع نقاطی است که بایستی همه بر روی آن متمرکز بشوند. مطالبه‌ من و مطالبه‌ مردم از مسئولان عزیز و محترم این است که بر روی این دو نقطه متمرکز بشوند و کارها را با برنامه‌ریزی انجام بدهند و ان‌شاءالله در پایان سال نتایج آن را بتوانند به مردم گزارش کنند.» به این ترتیب شعارها در سال‌های اخیر مبتنی بر اولویت‌ها و ضرورت‌های کشور بوده و نشان از وجود آسیب‌ها و چالش‌هایی در حوزه اقتصادی دارد که معظم‌له متناسب با آن، شعارهایی را طراحی کرده و در پیام نوروزی اعلام می‌کنند. معظم به دلیل نرخ بیکاری بالا به ویژه در میان جوانان و فارغ‌التحصیلان و رکود عمیق در بخش تولید، شعار سال را اقتصاد مقاومتی؛ اشتغال و تولید نام‌گذاری کردند. انتظار می‌رود مسئولان، مردم و حتی نخبگان از تمامی ابزارها برای ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت تولید بهره بگیرند و نگاه ویژه‌ای به آن داشته باشند تا با عملی شدن آن شاهد شکوفایی اقتصاد به ویژه در حوزه اشتغال و تولید باشیم؛ روندی که نتیجه آن را می‌توان در زندگی مردم به ویژه جوانان مشاهده کرد. برای رسیدن به این وضعیت مطلوب که مورد انتظار رهبر حکیم انقلاب و خواسته مردم است باید اشتغال‌زایی شود و تولید ملی تحقق یابد و در نهایت به اقتدار اقتصادی بینجامد. حال برای تحقق این موضوع مهم آیا ظرفیت‌های خالی داریم و می‌شود آن را عملی کرد؟ در پاسخ باید گفت، اگر نگاه ما به اشتغال و تولید داخلی راهبردی باشد و به هر طریقی دنبال آن باشیم، عملیاتی خواهد شد. در این مجال تنها به یک ظرفیت  اشاره می‌شود که اگر مبارزه هدفمند با قاچاق صورت بگیرد، بخش زیادی از مشکل بیکاری حل می‌شود. همگی به این نکته واقفند که یکی از موانع بزرگ و بسیار سختی که مانع عمده تولید داخلی می‌شود، پدیده رو به تزاید قاچاق کالا طی چند سال اخیر است. این به آن معنا است که به اندازه نصف واردات رسمی کشور قاچاق صورت می‌گیرد. به طور واضح می‌توان گفت واردات کل یک سال ایران حدود 43 میلیارد دلار است که به اندازه نصف همان مقدار هم از طریق قاچاق وارد کشور می‌شود. اگر چه هیچ کشوری نمی‌تواند ریشه قاچاق را بخشکاند و آن را به صفر برساند؛ اما کشوری هم نداریم که یک‌سوم اقتصاد آن به صورت قاچاق تأمین شود.قاچاق کالا سبب خروج اقتصاد از مسیر سالم، شکل‌گیری اقتصاد زیرزمینی، کاهش تولید ناخالص ملی، افزایش بیکاری، کاهش سرمایه‌گذاری و تغییر الگوی مصرف و… می‌شود. مضافاً اینکه بسیاری از کالاهایی که به صورت قاچاق وارد کشور می‌شود، کالاهای مصرفی بوده و عمدتاً جزو کالاهای اساسی و مورد نیاز مصرف‌کننده نبوده، بلکه قاچاقچیان سودجو با تبلیغات و ایجاد نیاز کاذب در مصرف‌کننده، به مصرف این کالاها در داخل کشور دامن می‌زنند.

دیدگاهتان را بنویسید